صادرات آهن , صادرات فولاد

صادرات آهن

و کاهش حجم صادرات آهن و فولاد ایران، بازار فولاد داخلی را زمین گیر کرده است. در ادامه می خواهیم بررسی نماییم که این جمله تا چه میزان صحت دارد.

 

همان طور که آشکار است، صادرات آهن و فولاد متاثر از تحریم های ثانویه آمریکا و نوسان نرخ ارز، دچار افت شدیدی شده است. کاهش حجم صادرات که موجب انباشتگی مازاد فولاد تولید شده در انبارها و سرریز شدن آنها در 

بازار آهن

داخل شد، چه در حوزه

شمش آهنی

و چه در حوزه

میلگرد آجدار

، بازار آهن داخلی را فلج نموده است وفولادسازان را سردرگم کرده است. علت سردرگمی فولادسازان نیز، از یک طرف کمبود قراضه آهن داخلی جهت تولید آنهاست و از طرف دیگر ورود مازاد حجم تولید جهت صادرات به بازارهای داخلی، که با قیمت مناسب تر و کیفیت مطلوب تر عرضه شده اند. از این رو فولادسازان و بویژه بخش خصوصی، عرصه رقابت را تنگ می بینند و دچار شوک شده اند. در این میان یا باید به سراغ بورس و معاملات شفاف بروند که دیگر نمی توانند از مسیرهای خاکی یا فروش بدون صدور فاکتور رسمی بهره مند شوند و یا اینکه حوزه القایی را در فشار قرار داده تا بتوانند با تولیدکنندگان مقاطع طویل نیمه دولتی یا نوردکاران مصرف کننده شمش فولاد نیمه دولتی رقابت نمایند. چراکه بنظر میرسد عرضه های جذاب شمش قوس نیمه دولتی به وفور در دسترس قرار دارد.

 

همانطوریکه حداقل طی دو الی سه هفته اخیر مشخص گردید؛ به غیر از سبدهای جذاب و مخلوط با

تیرآهن

ذوب آهن اصفهان، تقریبا اکثر عرضه های میلگرد آجدار در بورس کالا با وجود اصرارهای متعدد در نرخ پایه ثابت، بدون تقاضا بوده و برگشت خورده است.

 

علاوه بر موضوع عدم استقبال از عرضه های

میلگرد آجدار

در بورس کالا، علیرغم همه تلاش ها و لغو همه محدودیتها و پشتیبانی دولت از افزایش بی قید و شرط قیمتهای داخلی تا رسیدن به نرخهای جهانی؛ و البته برخی خوشبینی هایی که نسبت به ادامه افزایش قیمتها وجود داشت؛ بنظر میرسد که بعد از گذشت حدود یک ماه از عزم جزم شده فولادسازان به منظور حصول نتیجه؛ حتی به قیمت مقاومت در برابر کاهش قیمت نرخ پایه بورس کالا؛ تقاضای بازار داخلی طی مدت این یک ماه دست رد به این پروسه و پذیرش نرخهای بالاتر تا این لحظه زده است، چراکه استقبالی از عرضه های میلگرد آجدار در بورس کالا و در این نرخ پایه دیده نشده است، گویا تقاضای مصرفی بازار داخلی بصورت رعب‌آوری کاهش پیدا کرده و این موضوع میرود تا بحران جدیدی را برای تمامی فعالانی که از پرتو حوزه ساخت و ساز کسب روزی می‌نمایند؛ ترسیم نماید.

روندی که چندی است در بازار فولاد داخلی در پیش گرفته اند، غیر منطقی است چرا که سفته بازی و خریدهای مازاد بر فروش در این بازار مملو از عرضه های مازاد و برگشت خورده صادراتی، و افت شدید تقاضای موثر مصرفی داخلی، در نهایت به رسوب سرمایه ختم خواهد شد. در این میان، استراتژی خالی نگه داشتن انبارها و انجام فروش های بدون جایگزین به امید کاهش قیمت محصولات فولادی، با توجه به هدف فولادسازان در تبدیل نرخ فولاد ایران به نرخ فولاد جهانی، جوابگو نخواهد بود بلکه امری غیرمنطقی است.

 در حال و روز بازار فعلی، افرادی رویه درست و منطقی را در پیش گرفتند یا به اصطلاح برد نمودند که قبل از اعلام اصلاحیه دستورالعمل تنظیم بازار فولاد ، یعنی در اواخر آذرماه سال جاری، اقدام به خرید و تجدید موجودی های انبار خود نمودند و امروز جدا از روند فعلی بازار ، به خرید و فروش و کسب و کار مشغول اند و تا به امروز نیز پیوسته درصدد تجدید موجودی و برقراری موازنه بین ورودی و خروجی انبارهای خود هستند. اما بازماندگان از این دسته یا جداافتادگانی که دیت به تجدید موجودی انبار خود نزدند، این روزها دیگر نمی توانند تصمیم گیری کنند و وارد بازی پرریسک و هراسناک نوسان

قیمت میلگرد

شوند. از طرفی تمایل به خرید و تجدید موجودی انبارها دارند ولی باتوجه به سیگنال های بازار که روند کاهشی قیمت میلگرد در پیش گرفته است و تقاضا نیز به شدت کاهش یافته است، ترس از شکست و بدتر شدن اوضاع از حالت فعلی، آنها را عقب نگه داشته است.

 ادامه این بازی در این بازار با توجه به رفتار یک ماه اخیر بورس کالا و نیم نگاهی به عرضه و تقاضا، این پیام را به مخاطب می رساند که رعایت حد اعتدال و حفظ موازنه موجودی و در عین حال پرهیز از زیاده روی، بهترین استراتژی ممکن برای ادامه راه و حیات در بازار آهن فعلی می باشد.

نه دپوی مازاد بر موجودی متعارف به امید افزایش قیمتها؛ و نه توقف تجدید موجودی به امید کاهش قیمتها؛ افراط و تفریط؛ هیچکدام معقول و مناسب شرایط فعلی بازار فولاد نیست؛ در واقع رعایت و حفظ جانب احتیاط و سوار بر موج نوسان های آخر سال بازار، بهترین گزینه موجود برای زیر شاخه های فعال در زنجیره توزیع دیده میشود .
امید است با پیش بینی ها و توصیه های کارشناسان

شهرآهن

، شاهد کمترین ضررها و چه بسا اتخاذ تدابیر معقولانه و بهتری از جانب فولادسازان و بخش خصوصی بازار آهن باشیم.