موضوع قیمت‌ ورق فولادی در بازار آزاد از چندی پیش مورد توجه فعالان بازار فولاد و مصرف‌کنندگان قرار گرفته است؛ در شرایطی که ورق در بورس کالا با قیمت‌های مشخص به فروش می‌رسد، بازار آزاد روند افسار گسیخته‌ای را برای تعیین قیمت‌ها در پیش گرفته است؛ اگرچه نوسانات بازار ارز را با در نظر گرفتن قیمت‌های جهانی نمی‌توان غیرمرتبط با این افزایش قیمت‌ها دانست، اما انتقاداتی هم به برخی از نهادها در تعیین قیمت‌ها وارد شده است.

قیمت‌گذاری ورق فولادی در بازار آزاد و فاصله قیمتی میان عرضه در بورس و بازار که فشار قیمتی را به مصرف‌کننده نهایی وارد می‌کند پیش از این هم بارها مورد بررسی قرار گرفته و یکی از راهکارهای کنترل قیمت‌ ورق «عرضه تولیدات همه شرکت‌های تولیدکننده در زنجیره فولاد در بورس کالا» عنوان شده است.

مرداد ماه سال‌جاری بود که دستورالعملی از طرف وزارت صنعت، معدن و تجارت مبنی بر الزام شرکت‌های فولادی برای عرضه محصولات خود در بورس کالا منتشر شد.

پیرو این دستورالعمل، هر ماه فولاد‌سازان اعم از فولاد مبارکه باید در محصولات سرد به میزان ۶۷ هزار تن، فولاد غرب آسیا ۳۲ هزار تن، فولاد هفت الماس ۱۵ هزار تن و در محصولات گرم، فولاد مبارکه ماهانه ۲۵۰ هزارتن، فولاد گیلان ۴۳ هزارتن، نورد و لوله اهواز ۴۹ هزارتن و فولاد کاویان ۲۹ هزار تن در بورس عرضه می‌کردند.

بر اساس اطلاعات سایت بورس کالا شرکت فولاد مبارکه، تنها عرضه‌کننده محصولات فولادی تخت، در بورس کالا است. شرکت‌های غرب آسیا و هفت الماس که مقرر بود به عنوان دیگر تولیدکنندگان ورق سرد در کنار فولاد‌مبارکه محصول خود را در بورس کالا عرضه کنند، این امر محقق نشد و در حال حاضر تنها عرضه‌کننده محصولات فولادی‌تخت، فولاد مبارکه است که جبران عدم عرضه بقیه را هم به گردن آن انداخته‌اند.

این درحالی است که با حضور سایر فولادسازان و افزایش عرضه، قطعا التهابات بازار کاسته و قیمت‌ها روند واقعی به خود خواهند گرفت.

خریداران عمده محصولات فولاد مبارکه


به اذعان فعالان صنایع تولیدکننده لوله و پروفیل فولادی، این صنایع تنها ۱۰ درصد از مواد اولیه مورد نیاز خود را از مبارکه دریافت می‌کند و ناچار هستند مابقی نیاز خود را از بازار آزاد تهیه کند؛ نکته این است که غیر از فولادمبارکه در ایران، فولاد اهواز و گیلان ورق گرم تولید می‌کنند که در مجموع تولید آنها ۷۰۰ هزار تن ورق است، در شرایطی که بر اساس آمار اعلام شده از سوی سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل، در ایران سالانه حدود ۵/ ۱ تا ۲ میلیون تن لوله و پروفیل تولید می‌شود و سوال این است که اگر فقط ۱۰ درصد از مواد اولیه را از مبارکه دریافت می‌کنند، مابقی نیاز خود را از کجا تامین می‌کنند؟

این درحالی است که بر اساس میزان محصولات تحویل شده به این صنایع نزدیک به ۷۵ درصد از مواد اولیه مورد نیاز لوله و پروفیل از فولاد مبارکه تامین می‌شود. صنعت لوله و پروفیل سال گذشته ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تن ورق گرم از فولاد مبارکه دریافت کرده است که بیش از ۳۴ درصد از ورق تولیدی فولاد مبارکه بوده و این رقم در سال ۹۷،یک میلیون و ۷۰۰ هزار تن بوده است.

همچنین به گفته یک مقام مسوول در وزارت صمت، بخشی از واحد‌های تولیدی مانند خودروساز‌ها ۱۰۰ درصد ورق موردنیاز خود را از شرکت فولاد مبارکه گرفته‌اند و در سامانه بهین یاب هم برخی واحد‌های تولیدی ۱۰۰ درصد، برخی ۸۰ درصد و برخی هم حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد مواد اولیه را گرفته اند.

هم‌اکنون صنایع تکمیلی، سازه‌های فلزی، لوله و پروفیل، انتقال سیالات، صنایع فلزی، حمل و نقل، بسته‌بندی، مخازن، لوازم خانگی، شرکت‌های تجاری، ماشین‌آلات از مشتریان اصلی ورق فولاد مبارکه هستند.

به گفته یک فعال فولادی، برای از بین بردن التهاب بازار ورق یک راهکار کلی بیشتر وجود ندارد که به نظر می‌آید قرار است به سمت همان راهکار حرکت کنیم و آن هم عرضه اسلب در بورس است، به طوری که عرضه خارج از بورس نداشته باشیم در نتیجه خریدار اسلب هم محصولات تولیدی خود را به بورس عرضه می‌کند و این موجب کمتر شدن فاصله قیمتی خواهد شد. لوازم خانگی که ما مصرف می‌کنیم تماما از ورق روغنی ساخته شده و این افزایش قیمت‌ها مستقیما روی قیمت لوازم خانگی تاثیرگذار است؛ قیمت‌ها حتما باید سقف داشته باشد. بهترین راه، عرضه ورق در بورس است که همه تولیدکنندگان در بورس مشخص شوند که با چه قیمتی مواد اولیه خریداری می‌کنند و در نهایت متناسب با همان قیمت همه در بورس عرضه کنند و عرضه در بورس فقط محدود به فولاد مبارکه نباشد.

 او می‌گوید: برای عرضه هر چه بیشتر که به‌طور مداوم از سوی مسوولان به عنوان راهکاری برای ایجاد آرامش در بازار یاد می‌شود لازم است که فولاد اکسین، فولاد اهواز و فولاد گیلان که تولیدکننده ورق هستند، محصولات خود را برای بهبود بخشیدن به شرایط در بورس عرضه کنند.

براساس گزارش‌های دریافتی، عرضه محصولات در فولاد مبارکه به صورت ۱۰۰ درصد در بورس است و در محصولات گرم، ۴۰ درصد را در تالار اصلی و ۶۰ درصد را بر اساس دستورالعمل‌های ستاد تنظیم بازار به صورت اختصاصی و مچینگ عرضه می‌کند و در بورس کالا هم ثبت می‌شود. بنابراین ۱۰۰ درصد محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا ثبت و عرضه می‌شود.

در محصولات سرد هم این‌گونه است و بر اساس دستورالعمل‌های ستاد تنظیم بازار، ۲۰ درصد در تالار اصلی و ۸۰ درصد به صورت اختصاصی برای صنایع راهبردی مانند خودروسازها، لوازم خانگی و قطعه‌سازان است. بر اساس آمار موجود از سال ۱۳۸۵ که محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا عرضه شد این کار در حال انجام است. از این رو عرضه این شرکت بر اساس برنامه ریزی بورس کالا انجام می‌شود و در دو هفته یک بار محصولات گرم خود را و ۲۰ درصد ورق سرد را عرضه عمومی‌ و ۸۰ درصد آن را به صنایع راهبردی، عرضه اختصاصی می‌کند.

مچینگ همان عرضه اختصاصی است و قیمت بر اساس عرضه عمومی‌و در تالار است و با همین قیمت به تولیدکننده واقعی عرضه می‌شود.

به اذعان مقامات ذی‌ربط در وزارت صمت، صرفا شرکت فولاد مبارکه، ورق‌های سرد تولیدی خود را در بورس عرضه و ثبت می‌کند و بقیه شرکت‌های تولیدکننده این ورق از جمله شرکت هفت الماس، غرب آسیا و امیرکبیر کاشان، ورق‌های تولیدی خود را در خارج از بورس عرضه می‌کنند.

اما مدتی است که تمامی ‌مشکلات ایجاد شده در بازار محصولات فولادی به عرضه محصولات فولاد مبارکه و شیوه مچینگ نسبت داده می‌شود. این در حالی است که با موافقت تمام نهادها و سازمان‌های مسوول و نظارت آنها، این فرآیند با تایید بورس کالای ایران جاری شده است و حتی شورای رقابت نیز در سال ۹۵ پس از بررسی‌های کارشناسی انجام این روش را تاییدکرد و در ماده ۴ تصمیم جلسه ۳۰۰ شورای رقابت در سال ۹۶، شرکت‌های تاثیرگذار موظف شدند حداقل ۲۵ درصد از میزان عرضه کالا در تالار اصلی بورس کالا را عرضه کنند. البته قبل از این نیز طی نامه‌ها و مکاتبات متعددی، مسوولان امر در دولت‌های مختلف انجام این مسیر را برای تداوم تولید در صنایع حساس کشور از جمله خودروسازی، پروژه‌های انتقال سیالات، لوازم‌خانگی، نورد مجدد و غیره مورد تایید قرار داد.

البته در این میان ایراداتی نیز به مچنینگ گرفته می‌شود، اما باید گفت: با راه‌اندازی بورس کالا در حقیقت هر شخص حقیقی یا حقوقی می‌توانست در بورس کالا اقدام به خرید محصول کند، از آنجا که ورق فولادی بسته به سفارش هر مشتری دارای طیف گسترده‌ای از ابعاد و کیفیت‌ها بوده و یک کالای نهایی نیست، ضرورت دارد که این کالا با هماهنگی‌های قبل، حین و پس از فروش با مشتری، به صورت اختصاصی برای هر مشتری تولید و تحویل شود.

از طرف دیگر ورق فولادی ماده اولیه زنجیره تولید خطوط کارخانه‌های دیگر از جمله خودروسازی، لوله‌سازی، ظروف بسته‌بندی مواد غذایی و شیمیایی، لوازم‌خانگی با یک طیف گسترده محصولات (یخچال فریزر، اجاق گاز، لباسشویی، کولر) و ماشین‌آلات صنعتی کشاورزی، نورد مجدد، شرکت‌های پوشش و ورق گالوانیزه، رنگی و قلع اندود باشد و این کارخانه‌ها باید از تامین مواد اولیه خود به صورت منظم و طبق برنامه اطمینان داشته باشند، اما در فرآیند بورس کالا و تالار اصلی هیچ تضمینی برای تامین منظم ماده اولیه این کارخانه‌ها وجود ندارد و در فرآیند رقابتی هر خریداری که قیمت بهتری ثبت کند، در اولویت خواهد بود.

متولیان امر با علم به ضرورت تامین ماده اولیه این کارخانه‌ها، با فروش محصول در کارخانه فولاد مبارکه به این دسته از شرکت‌ها و اعلام آن به بورس کالا در هفته بعد در قالب مچینگ موافقت کرده‌اند.

مخالفت با مچینگ ابتدا توسط واسطه‌ها و سودجویان مطرح شد و همچنان بر این رویه به دلیل کسب منافع بیشتر، بدون توجه به منافع ملی به این فرآیند علمی ‌و کارشناسی شده حمله می‌کند و تمام مشکلات بازار ورق را به این فرآیند نسبت می‌دهند. متاسفانه هر از گاهی برخی از مسوولان نیز تحت تاثیر القائات این افراد، بدون بررسی کارشناسی، این فرآیند را که تا قبل از دستکاری شدن، تنظیم‌کننده بازار بوده را زیر سوال برده و عناوینی مانند امضای طلایی و غیره را نیز مطرح می‌کنند که اگر تنها لیست مشتریان فولاد از طریق این مسیر را بررسی می‌کردند و مقایسه با لیست خریداران در فرآیند و عرضه مستقیم می‌کردند متوجه می‌شدند که تمام مشتریان خریدار در این فرآیند، تولیدکنندگان واقعی هستند. در حالی که درصد قابل توجهی از خریداران در فرآیند عرضه مستقیم کالای خود را در بازار آزاد به‌صورت خام می‌فروشند و واقعیت این است که عده‌ای از خریداران در بورس کالا به علت نبود نظارت بر فعالیت آنها تنها به‌منظور سودجویی و استفاده از رانت قیمت ایجاد شده، اقدام به خرید می‌کنند و بلافاصله کالای خریداری شده را در بازار آزاد به‌صورت خام و با سود کلان به فروش می‌رسانند.

با وجود مشکلات ایجاد شده برای تولیدکنندگان واقعی و توقف تولید برخی از کارخانه‌ها، فشارهای مداوم منجر شد فولاد مبارکه عرضه در بورس کالا را افزایش دهد به طوری که در سال‌های ۹۸ و ۹۹ بیش از ۸۰ درصد محصولات گرم به صورت مستقیم در تالار اصلی عرضه شده و این در حالی است که طبق دستورالعمل ستاد تنظیم بازار باید ۴۰درصد از این محصول در تالار اصلی بورس عرضه می‌شد و تا ۶۰ درصد اجازه مچینگ داشت، اما به‌رغم این افزایش عرضه در تالار اصلی نه تنها التهاب قیمت در بازار کاهش نیافت بلکه به‌دلیل فاصله قیمتی بین بازار آزاد و بورس کالا، با افزایش بی‌سابقه تقاضا برای این محصولات در بورس کالا مواجه شده است. نگاهی به روند قیمت‌های بورس کالا و بازار آزاد و نشان می‌دهد هر زمان که سرکوب قیمت در بورس کالا و تعیین قیمت دستوری شدت گرفته، رانت قیمتی در بازار ورق‌های فولادی بیشتر شده است و هر زمان که قیمت محصولات در فرآیند شفاف عرضه و تقاضا تعیین شده است، مصرف‌کنندگان واقعی توانسته‌اند کالای موردنیاز خود را خریداری کنند و تقاضا در بازار آزاد کاهش یافته است تا اختلاف قیمت نیز به شرایط منطقی یعنی حدود ۵ درصد برسد.

ابلاغ دستورالعمل‌های متعدد آن هم توسط چند معاونت وزارت صمت و همچنین شورای رقابت باعث یک بی‌نظمی‌ در عرضه محصولات فولادی شده است، به عنوان مثال طبق مصوبه اول مرداد ماه سال جاری ستاد تنظیم بازار که توسط معاونت بازرگانی ابلاغ شد باید تمامی ‌نوردکاران اسلب خریداری شده را در بورس کالا عرضه کنند، اما نه تنها تاکنون هیچ‌یک از نوردکاران ورق گرم خود را در بورس عرضه نکرده‌اند که بیش از ۶۰ درصد اسلب عرضه شده نیز بدون خریدار مانده است و در حقیقت این دستورالعمل وزارت نه تنها کمکی به کاهش التهاب بازار نکرده است، بلکه باعث کاهش تولید در نوردکاران کشور و کاهش عرضه شده که این موضوع نیز باعث افزایش التهاب بازار شده است.

در مورد محصولات سرد که بیشتر مورد‌نیاز لوازم خانگی، خودروسازی و بشکه‌سازی است نیز همین اتفاق افتاده است و به‌رغم دستورالعمل‌های متعدد از جمله دستورالعمل ۲۹ مرداد ماه سال جاری معاون امور صنایع وزارت صمت شرکت‌های تولیدکننده ورق سرد (به غیر از عرضه‌کننده سنتی محصولات تخت یعنی فولاد مبارکه اصفهان) هیچ عرضه‌ای در بورس کالا نداشته‌اند و اگر براساس این دستورالعمل کلاف گرم این شرکت‌ها قطع شود باعث التهاب بیشتر بازار محصولات سرد خواهد شد.

به نظر می‌رسد وزارت صمت باید راهکار عملی‌تری برای افزایش عرضه محصولات به بازار بیابد و این دستورالعمل‌ها تنها برای فشار بیشتر بر فولادمبارکه پاسخگو بوده است و سایر تولیدکنندگان هیچ تبعیتی از این دستورالعمل‌ها ندارند و باید مچینگ فولاد مبارکه همانند سال‌های گذشته برقرار باشد تا شرکت‌های تولیدی زنجیره فولاد تامین شوند و این التهاب بازار کاهش یابد.

سوال این است که سازمان‌های نظارتی از قبیل وزارت صمت و بورس کالا اصولا چه راهکارهایی برای مجاب کردن این شرکت‌ها برای عرضه محصولات خود در بورس کالا دارند یا اینکه قصد دارند با عدم تامین مواد اولیه و تعطیلی این شرکت‌ها بازار محصولات فولادی را کنترل کنند؟! آیا از این طریق خواهان افزایش تولید در کشور برای کاهش قیمت‌ها در بازار هستند؟! آنچه به نظر می‌رسد این است که با عدم عرضه محصولات شرکت‌های نورد کار در بورس کالا و کاهش مواد اولیه، تامین نیاز شرکت‌های تولیدی با مشکل مواجه شده و در پس پرده نظام‌های کنترل بازار، افزایش قیمت و التهاب بیشتر در بازار رقم می‌خورد.