پایگاه خبری فولاد ایران - با توجه به بسته شدن ضعیف بازار داو جونز در روز چهارشنبه، می توانیم به مقایسه وضعیت اقتصاد جهان در حال حاضر با آخرین باری که اقتصاد در چنین آشفتگی قرار گرفت، بپردازیم. بحران مالی جهانی سال 2008 با انفجار بازار وام های ایالات متحده برانگیخته شد که به تدریج این بحران در سراسر جهان به بانک ها سرایت کرد و به رکود اقتصاد جهانی را موجب شد. امروز، یک بار دیگر بازارهای سهام با یک شوک روبرو هستند که دلیل آن شیوع ویروس کروناست.

طبق گزارش فولاد ایران، رکود سال 2008، برای افرادی که برنامه پس انداز مشخصی داشته و در شرف بازنشستگی بودند بسیار دردناک بود. به عنوان نمونه در ایالات متحده، شاخص سهام اس پی 500  در سال 2008 تا 37 درصد افت کرد و پس انداز کارگران که در آستانه بازنشستگی بودند بیش از 25 درصد کاهش یافت. به همین دلیل، دارایی صندوق های بازنشستگی به دلیل قرار گرفتن در معرض رکود اقتصادی به شدت ضربه خورد. سیاست پولی که بانک های مرکزی از آن استفاده کردند، کاهش نرخ بهره کوتاه مدت بود، که برای حل بحران بانکی بسیار حیاتی است. این امر بر کاهش نرخ بهره بلند مدت نیز تاثیر گذاشت که معیار برآورد توانایی پرداخت صندوق های بازنشستگی است.

کاهش نرخ بهره منجر به کاهش سرمایه گذاری صندوق های بازنشستگی می شود که شرایط وخیمی را برای صندوق ها به همراه می آورد. تأثیر نرخ بهره پایین، روی بازده صندوق ها تا حدودی به دارایی های صندوق ها نیز وابسته است. نرخ بهره پایین، صندوق های بازنشستگی را با چالش هایی مواجه می کند، زیرا پول بیشتری لازم است تا بتوان تعهدات آینده را پرداخت کرد. در بحران 2008، قرار گرفتن ترکیب دارایی های کاهش یافته در صدر بدهی های افزایش یافته صندوق مالی تامین منجر به افت شدید وضعیت بودجه برای بسیاری از برنامه های تعیین شده بودد و نیاز به افزایش سهام را در زمانی بالا برد که کمتر کسی توانایی انجام آن را داشت. امروز دوباره صندوق های بازنشستگی کندی روند درایی خود را در بازار احساس می کنند.

جستجوی راه حل ها

اکنون مسئله چالش برانگیز جستجوی راه حل ها است. فقط در این ماه، سه بانک از پنج بانک مرکزی کشوهای جی 7 نرخ بهره را کاهش داده اند. فدرال رزرو ایالات متحده و بانک کانادا از 1.75 درصد به 1.25 درصد و بانک انگلیس از 0.75 درصد به 0.25 درصد. مطمئناً دوباره شاهد کاهش مانده حسابهای پس انداز بازنشستگی و بودجه کمتر صندوق های بازنشستگی خواهیم بود زیرا با طوفان کامل ضررهای دارایی به دلیل کاهش نرخ بهره مواجه هستیم. در بحران مالی سال 2008، بانکداران مرکزی توانستند نرخ بهره کاهش یافته را با خرید اوراق بهادار به منظور افزایش عرضه پولی و سهولت فشار بر سیستم بانکی ترکیب کنند. در مورد کرونا یک تفاوت اساسی این است که تأثیر آن بسیار گسترده تر از فقط یک بخش است. حمل و نقل، گردشگری و صاحبان مشاغل کوچک تأثیر فوری از آن داشته اند. اما اگر این ویروس همانطور که تخمین زده می شود به شیوع خود ادامه دهد، به دلیل ایجاد اختلال در زنجیره تأمین جهانی، هر صنعتی که به تولید متکی باشد را تحت تأثیر قرار می دهد. در این مورد این پتانسیل وجود دارد که زمان بهبود اقتصادی را حتی طولانی تر از بعد از رکود سال 2008 کند.

چه می توانیم بکنیم؟

اول و مهمتر از همه، باید جلوی گسترش آن را بگیریم. این امر به ترکیبی از اقدامات دولت و افراد جهت تغییر در تعاملات اجتماعی نیاز دارد. باید توصیه های متخصصان و سازمان هایی مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO) را رعایت کنیم و مراقب باشیم که از انتشار اطلاعات نادرست در رسانه های اجتماعی دست برداریم. دوم، دولت ها باید برنامه های واقعی برای کمک به اقتصاد را اتخاذ کنند، خصوصاً برای مشاغل کوچک. بسیاری از این مشاغل با سود کم فعالیت می کنند و مدت زمان اختلال در مشاغل آنها این امکان را دارد که نابرابری اقتصادی را بیشتر تشدید کند. سوم، جامعه جهانی تجارت باید برای کمک به روند بهبود متحد شوند. پلت فرم عملکرد کرونا در مجمع جهانی اقتصاد قصد دارد هم دولت ها و هم رهبران کسب و کار را برای انجام این کار پشتیبانی کند.

این روزها چالش برانگیز است، اما مواقعی مانند اینهاست که همه ما را ملزم می کند برای بهبود وضعیت جهان وارد عمل شویم.

منبع: weforum ترجمه: ف. اسکندرخو