دستورالعمل تنظیم بازار فولاد ایران
پیامد اصلاحیه جدید دستورالعمل تنظیم بازار فولاد

 

در بند 5 اصلاحیه دستورالعمل تنظیم بازار فولاد چی می گذرد؟

حکایت اصلاحیه دستورالعمل تنظیم بازار فولاد و تعیین خط قرمز مارجین بخش تولید، حکایت یک تیر و دو نشان است.

اصلاحیه دستورالعمل تنظیم بازار فولاد ایران

 

 1- بند 5 اطلاحیه دستورالعمل تنظیم بازار، مارجین ناخالص نورد تمام مقاطع فولادی را 11% اعلام نموده است. حال سوال این است که مارجین دقیقاً چیست؟

مارجین ناخالص مقاطع فولادی، در واقع کلیه هزینه های جانبی تولید اعم از کرایه حمل بار و... می باشد. که در بند 5، تمامی این هزینه ها را در همان 11% دیده است و بیان شده است "حداکثر قیمت پایه نقدی عرضه

بیلت

و بلوم نیز معادل ۸۹ درصد متوسط موزون پایه

تیرآهن

و

میلگرد

(همان هفته) تعیین و اعلام میشود ." این در حالی است که تولیدکنندگان فولاد، این درصد از مارجین را قبول ندارند و هزینه های خود را مازاد محاسبه می کنند. مصداق بارز این موضوع، معاملات صورت گرفته دیروز در

شمش آهن

فولاد خوزستان است.

3.150 = 11% × 28.625

همین موضوع، تولیدکنندگان را تحت فشار قرار داده است و موجب گشته است این درصد مارجین پذیرفته نشود و در مثال بالا، به جای 300 تومان ، حداقل کیلویی 500 تومان روی قیمت تمام شده اضافه کنند. در واقع تولیدکنندگان معتقدند، این ۱۱ درصد بیشتر مناسب تولیدکنندگان هات شارژینگ یا خط تولیدهایی باشد که حداقل از کرایه حمل شمش معاف باشند. درصورتیکه حداقل کیلویی ۱۰۰ تومان یا ۳۰ درصد از این کیلویی ۳۰۰ تومان فقط کرایه حمل شمش به واحد نورد است. البته در بین بالادستی ها یک منطق وجود دارد مبنی بر این موضوع که شمش قوس در بازار داخلی غالبا مصرف تولید تیرآهن و انواع کلاف میشود که با نگاه به نرخ این کالا در بازار خارج از بورس کالا؛ ظاهرا کم و کسری های این موضوع را برای نوردکارانی که در حوزه تولید کلاف و تیرآهن فعال هستند، به نوعی پوشش میدهد، اما به هر حال اوضاع برای نوردکارانی که فاقد توانایی تولید در این حوزه ها باشند، دشوار خواهد شد.

2- تعیین نرخ پایه شمش در بورس کالا بر اساس ملاک قرار گرفتن 89 درصد نرخ میانگین و عرضه محصول نهایی معامله شده در بورس کالا می باشد. موضوع این است نرخ فروش و معامله محصولات فولادی در بورس، چه جنس تاثیری در قیمت شمش می گذارند؟

این موضوع نشان میدهد که مولف یا تدوین کنندگان دستورالعمل تنظیم بازار، تا چه اندازه در حفظ منافع تولیدکنندگان بزرگ کشور نافذ بوده و بخش واقعا خصوصی را نادیده گرفته اند؛ این بخش از دستور العمل عنوان میکند که رقابت یا عدم رقابت در سمت خرید شمش، برای کشف نرخ پایه عرضه بعدی این محصول در بورس کالا بی اثر است، در واقع هر چقدر رقابت در سمت خرید محصول نهایی مقاطع طویل فولادی در بورس کالا بیشتر شود، منافع آن بطور مستقیم به سمت تولیدکننده بزرگ بالادستی خواهد رفت و حوزه نورد بخش خصوصی فقط همین ۱۱ درصد را برداشت خواهد کرد و در واقع حوزه نورد که شمش مصرفی خود را از بورس کالا تامین میکند؛ صرفا تبدیل میشود به ابزاری در جهت تامین منافع بیشتر تولیدکنندگان بالادستی ...

به عنوان مثال ۱۱ هزار تن مقاطع طویل فولادی محصول ذوب آهن اصفهان دیروز در بورس کالا بین ۶ تا ۱۰ درصد رقابت شد؛ که میانگین نرخ موزون این کالا را از نرخ پایه ۳۱۶۰ تومان به حدود ۳۴۰۰ تومان افزایش داد، که با درنظر گرفتن دستورالعمل جدید، نرخ پایه عرضه شمش بعدی به احتمال زیاد ۸۹ درصد این رقم یا حدود ۳۰۲۵ تومان خواهد شد؛ البته این محاسبات دقیق نیست و فقط مثالی در جهت درک اهمیت موضوع بیان شد.

بزرگواران گرامی، توجه به این موضوع مهم است که بنا بر اصلاحیه دستورالعمل جدید؛ هرچقدر رقابت در سمت خرید محصول نهایی مقاطع طویل فولادی، توسط خریدار نهایی صورت گیرد، در واقع نرخ پایه عرضه بعدی شمش در بورس کالا را به همان اندازه افزایش خواهد داد؛
به عنوان مثال رقابت های صورت گرفته دیروز در خرید محصولات

ذوب آهن اصفهان

از بورس کالا؛ مقدمات افزایش قیمت نرخ پایه شمش در عرضه بعدی را فراهم آورد هر چند که در عرضه شمش دیروز

فولاد خوزستان

شاهد رقابتی نبودیم ! و این نشان از هوشمندی مولف در تدوین این دستورالعمل اصلاحی به نفع تولیدکنندگان بالا دستی دارد.

در این میان بازار چه حال و روز دارد؟

عملا بازار امروز تبدیل شده به یک میدان مبارزه تمام عیار بین دو زنجیره تامین موازی خصوصی و نیمه دولتی ها

- بخش دولتی یا خصولتی به پشتوانه دستور العمل جدید و با حمایت تمام قد دولت در تلاش برای ادامه روند افزایشی پایدار هستند تا منافع خود را تثبیت نمایند.

- بخش واقعا خصوصی ؛ تابع تقاضا و فوق العاده چابک و غیر متعهد به توافقات پایدار نیمه دولتی ها؛ در کوتاه مدت شاید رفیق گرمابه باشد؛ اما در میان مدت به سرعت روند تقاضا را دنبال میکند ...

ادامه این نمایشنامه، فوق العاده برای بازار مصرف، سمی و اعتماد زُدا است....

برخی از دوستان امروز عنوان کردند، بازار فولاد داخلی، برای تثبیت نیاز به یک رهبر مقتدر دارد.
اما اعتقاد ما اینست که رهبر یا لیدر مقتدر کافی نیست؛ با توجه به ضعف تقاضای بالقوه بازار داخلی؛ بازار علاوه بر لیدر احتیاج به یاران وفادار و متعهد دارد ... غیر از این، عرصه رقابت منفی در دریای قرمز و مواج فقط روز به روز به پایین دستی ها و حوزه مصرف کننده نهایی ضربه میزند .

ا‌کثر پیمانکاران ساختمانی این روزها تقریبا روند فعالیت خود را متوقف نموده اند .
چرا ؟ چون نقدینگی نیست و برای خرید مدت دار هم ‌فروشنده ای حاضر به پذیرش ریسک فروش مدت دار نیست ؛ از فردای بازار اطمینان ندارند؛ امروز یک قیمت است فردا ممکن است ۵۰۰ بالا یا پایین باشد ! در این شرایط چطور با پیمانکار قرارداد همکاری مدت دار بنویسند ؟

مقداری از رکود متاثر از متغیرهای بنیادی از قبیل مازاد عرضه ها و رکود در ساخت و ساز است ؛ بنظر میرسد مقداری هم تقصیر خود عرضه کنندگان بازار داخلی باشد چون قادر نیستند دریک روند به توافق واحد برسند.
گروهی برای روند افزایشی دولت را مطیع خود میکنند؛ بخشنامه صادر میکنند و برای بازار خط و نشان میکشند؛ گروهی هم هر روز یک ساز می زنند؛ در این میان پایین دستی ها کاملا گیج و ناتوان در برنامه ریزی عملا آخرین رمق و توان خود در ادامه راه را هم به همین دلیل از دست داده اند.

تا واکنش های بعدی چه چیزی به ارمغان آورد....